یه سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام پر انرژی به همه دوستان و همراهان وبلاگ. حالتون چطوره؟؟ چه خبر؟؟ تعطیلات خوش گذشت؟؟ با درسا چی کار میکنید؟؟ دیگه شنبه دوباره درس و مدرسه شروع میشه!!! امشب انشالله میخوایم یه دور همی داشته باشیم...از ساعت 9/5 آنلاینم... در مورد هر چی دوست داشتید صحبت کنید...یعنی این دور همی یه جورایی ادامه آنلاین قبلیه... امیدوارم همتون بتونید بیاید...منتظرتون هستم...
اگه دوس داشتید تو پست آقای 456 هم نظر بذارید. اون حمایت کردن رو هم فراموش نکنید...فقط تا فردا وقت داره...
من دیگه کم کم برم!!
وااااااای چرا؟؟!!!
واااای معلم ریاضی مدرسه ما سال چهارم خیلی جدی و بد اخلاق بود خیلی هم جوون بود.خانم هم بود...
ولی معلم کنکور ریاضیم خیلی باحال بود ینی یه شوخی هایی میکردیم....یه بار سوسک پلاستیکی انداختم تو جیب کتش
ولی بچه های کلاس ما خیلی پررو بودن البته خودمم همینطور بودم
یادش به خیر چه روزایی بود دوران دبیرستان
من بهترین دوران تحصیلیم دبیرستانم بود
وااااااااااااقعا؟؟؟ بعد اون چه عکس العملی نشون داد؟
منم با5شنبه موافقم.ایشششششالا که بتونم بیام.
ابجی شرمنده اعصابم بهم ریخته نمیتونم بمونم!
البته یه 10 دیقه می مونم
ممنون که موافقی.

نبینم آبجیم به هم ریخته باشه!!! انشالله هر چه زودتر آروم شی.
باوشه...
واقعا خاطره ی جالبی بودمعصومه جون منم زیاداهل تقلب نیستم.
ممنون. آورین... واقعا تقلب همیشه خوب نیس ولی برا بعضی وقتا حال میده...
آورین به خودم!!! آورین به تو
خخخخ دقت کردین موقه امتحانا که میشد هر کی وارد کلاس میشد میگف برسونیا جون مادرت من هیچی نخوندم
موقه امتحان که میشد با مخ تو برگه بود اصن سرشو بلند نمیکرد ببینه چه خبره! آآآآآی حرصم میگرف ازین آدما
آخرشم نمرش از همه بالاتر میشد
آره دقیقا...تو کلاس ما از اینا زیاد بود...خییییییییلی بده...
سلاااااااااااااام به معصومه جان و همه ی دوستااااااااای گلم
خوبین؟
وای بچه ها من خواب موندم
به..سلااااااااااااااااام. خوش اومدی...
الان مطمئنی بیداری؟؟؟ یه وقت خواب نبینی؟؟؟
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام


اینجوریه
من همین الان از خواب بیدار شدم
الان چشمام
خوووووووووووووووبین؟؟
سلااااااااااااااااااام...خوش اومدی...
الان حالت خوبه؟؟؟ نگرانت شدم.
خواهش میشه
کاری که از دستم برمیومد
من با 5شنبه موافقم همون ساعت
آورین.
قبلا تو وب فاطمه نیکیان گفتم داستانشو معصومه ولی بازم واسه تو میگم رفیق
خخخخخ حالا نه این که شاهکار کردم

خخخخخخ
در واقع اون شوخی رو اول معلممون شروع کرد
من سرم رو میز بود و داشتم استراحت میکردم(نه اینکه خیلی درس گوش کرده بودم خسته بودم!)بعد معلممون آروم آروم اومد بلند سرمون بغل گوشم بلند گف پپپخخخخخ!
آقا من دو متر پریدم هوا از ترس!
اینم از معلمای ما
منم واسه تلافی سوسک انداختم تو جیبش که البته نقشم نگرف!
خییییییییییییییییلی جاااااااااااااااااااالب بود.


کاش نقشت میگرفت!!!!! داستان جالبی بوده.
بقیه هم خاطراتشونو بگن...
چرا کامنت من تایید نمیشه پپپپپپپپپپپپپپپپپپپس؟؟؟؟؟
فک کنم الان دیگه واقعا از خواب بیدار شدی!! تایید کردم که عزیزم.
من وزهرا هم اگه بتونیم حتما5شنبه میایم معصومه جون





خب دیگه بچه ها من وزهرا هم بریم خدانگه دارهمتون باشه
منتظرتونم...
چقد زود...باوشه...خیلی خوشحال شدم که اومدید...خدانگهدارتون.
ابجیم شررررررررررررمنده که نمیتونم بیشتر پیشتون بمونم.
من اگه انرژی نداشته باشم بهم خوش نمیگذره و شمارو هم اذیت میکنم.
خیلییییییییییییییییییییییی دوستون دارم همتونو.
ایشششششششششالا تا انلاین بعدی بای بای
دشمنت شرمنده! خیلی خوشحال شدم که اومدی...
نه بابا.این چه حرفیه.ایشالله همیشه پر انرژی باشی...ما خیلی دوست داریم.
باور کن برامون خیلی عزیزی...بای.
حالا جالبه که من هیچ وقت ظهرا نمیخوابیدم،نمیدونم امروز چی شد!!!



راستی بچه ها تاسیس وب جدیدمو هم میخوام اعلام کنم
اکشال نداره...
واااااااااااااقعا؟؟ منتظریم.
راس میگه...نبینم آبجی فائزه گلم ناراحت باشه!هر چی که هس بیخیال خودشو ناراحت نکن
البته امیدوارم چیز خیلی مهمی نباشه
ایشالله خوب خوب شی
به به سلاااااااااااام فاطمه زاهدی عزیز...من به نوبه خودم خووووبم....شکر
خودشو ناراحت نکن فائزه جون.!!!!!!!
چی شده تا الان من الان تا یه ساعت گیجم




بگین بحث سر چی بوده؟؟
اعتراف کنین تا خودمو نکشتم
اااااااا چقد گرمه
اونجا هم گرمه؟؟؟
عزیزم از خواب بلند شدی چرا اینقد عصبانی هستی؟؟؟ نکنه خدای نکرده خواب بد دیدی؟؟؟؟!!!!!!
الان متعادله!!! بچه ها بحث رو بگین...در مورد همه چی حرفیدیم!!
فاطمه عزیز و زهرای عزیز


رفتین؟خدانگهدارتون
ممنووووووووووووووون از لطفت ابجی.هممممه ی شما هم برای من قد یه دنیا عزیزید.قررررررررربون همتون برم من.بای بای
ممنووووووووووووووووووووون...بای...
سلاااااااااام آبجی دوقلوو
خووووبیم

آخه معلممون خیلی تیز بود معصومه...اصن نمیتونی تصور کنی چه جوری
راس میگه بقیه هم از خاطراتشون بگن
پس رفقای پرسپولیسی کووووشن؟
خداحافظ خواهران قاسمی و ابجی فائزه گل امیدوارم ناراحتیت از من نباشه

به به بگو فاطمه زاهدی بوگو مادر
بچه ها به گوش باشین
انشالله که فائزه شاد باشه.
به گوشیم!!!!
سلام حدیثه گلم



ای وای چی شده مگه فائزه چش بود؟
فائزه گلم ناراحت نباشی یه وخ باشه عزیزم
اینم آدرس وب دومم
Www.sedammizane.blogfa.com
منتظرتون هستم...
نمیدونم!!!انشالله شاد بشه.

یعنی تو الان همون زاهدی نژادی؟؟؟؟ همونی که با حدیثه وب مشترک داری؟؟؟
به به.مبااااااااااااااااااارکه.
میگم میخوام یه چیزی بگم بهم نخندید!!!! میخوام بپرسم فاطمه زاهدی با فاطمه زاهدی نژاد دو نفرن یا یه نفر؟؟؟؟!!!!!!!!!
daaaaaaaaaaali
به به...سلاااااااااام...
اول اینجا هم اعلام کنم که وب مشترک من و حدیثه و رو از این به بعد به مدیریت حدیثه س و وب خیال من و حدیثه گلم مدیریت میکنه
آره دیگه معصومه جان من همون فاطمه زاهدی نژادم...
آهاااااااان.پس من تبریک میگم به حدیثه جون که مدیر وبلاگ شده!!!!
ببخشید توروخدا...یه لحظه من قاتی کردم...عصبانی نباش فاطمه جون.
saaaaaaaaaaaaaaalaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam


خب حالا که تو سلام کردی من میگم دااااااااااالی!
چرااااااااااااااا ابجی فائزه پر انرژی ناراحته؟؟؟؟
بچها یی که رفتین بای بای
عصبانی نیستم مادر
من باید بعد از ظهرا حتماا لالا کنم
حتی دیروز کلاس بعد از ظهرمو پیچوندم که بیام خونه بخوابم
امروزم یکم سخت خوابیدم
ولی موفق شدم لالا کنم
نمیدونم والا.منم قشنگ سردرنیاوردم!!! انشالله که حله!
اکشالی نداره.خب خداروشکر که موفق شدی لالا کنی.
معصومه گفتی این فیلم 3 کیفیتش خوب شده؟؟؟
یعنی بریم دوباره دانلود کنیم؟؟
برا من ایمیل کردن خیلی خوب بود...با این دانلوده نمیدونم خوب شده یا نه... امتحان میکنم بعدا بهت میگم.
حدیثه هم نتش مشکل پیدا کرده!
سلاااااااااااااااااااااااااااام
به کسایی که تازه اومدن
سلام!!!
معصومه ی گلم چرا ناراحت؟؟؟

سلام فاطمه خانوم نیکیان
پس خووووووووشحااااااااااااااال.
بچها من یه 10 دقیقه برم باز میام.هستین دیگه؟؟؟
من فعلا هستم...امیدوارم بقیه هم باشن. کی بر میگردی؟؟
سلام مینا جان


به به میبینم همکاریم
منم امروز یکی از کلاسامو پیچوندم و نرفتم
به به...به به... دیگه چی؟؟!!!
چرا اینقد شماها میخوابین؟؟؟؟ البته من خودمم خیلی میخوابم!!
راستی معصومه من واسه خواب نپیچوندم



آخه کلاسش خوا آوره میترسیدم تو کلاس خوابم ببره دیگه پیچوندم
حدیثه هم نتش مشکل پیدا کرد؟؟؟
چه جاااااااااااالب!!
الان داره تلاش میکنه خوبش کنه.
آره.
بچه ها یادتون نره بیاین وب جدید

معصومه تو هم حتما بیا
منتظرتونم...
حتما حتما میایم.
نمیدونم چرا همه یه دفعه غیبشون میزنه!
اشکال نداره


انشا اله همه باهم پیداشون بشه
معصومه جان به دوستات هم بگو که سر بزنن...
باوشه...اونا فعلا همه مشغول درسن!!!!!
هیشکی نیومد؟؟؟
نه. والا من که سر در نمیارم امروز چه خبره؟!!
سلاااااااااااااااااامی دوباره
آقا پس از تلاش بسیار و پدر صاحاب کامپیوترو در آوردن و هی ریست کردنو خاموش روشن کردن و قطو وصل کردن اینترنت بلخره تونستم بیام
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام...خیلی خوش اومدی.
راستی ممنون بابت تبریکتون واسه مدریت وب خیال من



با تشکر از فاطمه زاهدی عزیز
راستی سلااااااااااااام بچه زرنگ کرمون
خواهش میکنم...
دقت کردین نصف بیشتر مشکلات وسایل صوتی و تصویری و الکتریکی با تو سری خوردن و ضربه زدن به بدنه اش و یا خاموش روشن کردنش حل میشه؟!
آره.
سلاااااااااااااااام من دوباره اومدم

خوش اومدی.
ای بابا مثکه همه رفتن!



خودمو خودتیم؟!
آره... امروز خیلی جالب شده!!
البته الان دوباره مینا اومد.
هیشکی کجا نیومده فاطمه؟؟؟
همین جا منظورش بود...فقط من و فاطمه تنها بودیم...
ولی الان خودشم غیب شده.
به به سلااااااااام آبجی دوقلوو چه خوب که اومدی


میگم بازم از خاطرات مدرستون بگین...البته از شیطنتاش
موافقم.
راستی معصومه تو کجایی هستی؟؟؟
چطور؟؟؟
خخخخخخخخ عجب اوضاعیه همه ییهو غیب میشن بعد دویاره ییهو ظاهر میشن


راستی مینا امشب مسابقه مکث94ه اگه تونستی بگوش احسان کرمیه
معصومه به تو هم پیشنهاد میکنم بگوشی اگه میتونی
خییییییییییییلی دوس دارم بگوشم ولی دسترسی بهش ندارم.
تو تا حالا شرکت کردی؟؟؟
راستی دیشب پاتوق شبانه چرا اینجوری شده بود؟؟؟
فقط موافق نباش مادر
خودتم از خاطراتت بگو
من که گفتم...صب کن فک کنم!!!خودتم بگو...
آره من هر دو هفته رو شرکت کردم و البته از روی بدشانسی هر دو هفته رو هم برنده نشدم ...آخه بدبختی شانسم دخیله که بنده ندارم!
ولی عاشق مسابقشم خیییلییییی جوکه
آره پاتوق خیلی تغییر کرده!ینی فقط دیشب عمو سعید نبود یا کلا نیس؟!
ای بابا. من خیلی وقته گوش ندادم...جایزشون چی هس؟؟ سوالای سخت بهت میوفتاد؟؟
نمیدونم...من میگم اگه باشه خیلی جالب تر و بهتره!
ای بابا چرا تعجب کردی مادر؟؟؟
بچها من برم.شب پاتوق فاطمه هستین؟؟
تا شب
تعجب نکردم...
امیدوارم بتونم بیام.
ممنون که اومدی...
باوشه مینا

جایزش پوله ولی خیلی کمه در حد 40،50 تومن
حالا جدا از اینکه بعضی وقتا به یکی سوال سخ میوفته به یکی آسون یه گردونه شانس داره که من تو اون بد شانسی اوردم...و بدبختی اینجاس که تو هر روز 5 نفر شرکت میکنن و ممکنه بعضی وقتا تو یه هفته تو با 20 امتیاز هم برنده شی و تو یه هفته با 90 امتیاز هم برنده نشی...خیلی بستگی به شانس و امتیاز بقیه شرکت کننده ها داره
آره اگه عمو سعید باشه بهتره....ولی فک نکنم کلا بره
الان داره یه چیزایی یادم میاد.
آره خییییییییییییییلی به شانس بستگی داره.
منم میگم نمیره.
خداحافظ مینا جان



من معلوم نیس بیام یا نه ...ایشالله که میام
ای بابا منم خاطره خاصی یادم نمیاد معصومه
ما یه بار امتحان زمین داشتیم بعد منم چون حالم خوب نبود اصن نخونده بودم...قصد تقلبم نداشتم!!! خواستم به معلممون بگم که از من امتحان نگیره! خلاصه وقتی اومد تو کلاس بهش گفتم من امتحان نمیدم و اونم قبول نمیکرد و برگه امتحانم بهم داد... ولی وقتی قرار بود برگه ها رو جمع کنه من بهش ندادم!!!!!!!!! هر کاری کرد بهش ندادم برگه رو...تهدید کرد بازم من بهش ندادم...بالاخره مجبور شد کوتاه بیاد...جالبه که صفرم نگرفتم!!!!!
چون واقعا قبول کرد که دلیلم موجه بوده...اینم یه راه فرار بود از دست نمره بد گرفتن و امتحان ندادن...
حالا جالبه که همه بچه ها تقلب کرده بودن و نمرشون خوب شد!!
واااااااااااااای چقد حرفیدم..
خو شما گیرنده دیجیتال ندارین که بتونی رادیو تهرانو بگیری؟
چرا داریم...هم گیرنده دیجیتال داریم هم رادیو معمولی!!!! ولی تو اون ساعت اهل خانه زیاد رادیو نمیگوشن...رادیو موبایلم هم تهرانو نداره!!! چقد پیچیده شد!!
خخخخخخخ ایول بابا چه جراتی



کار خوبی کردی چه معنی میده آدم با حال بد امتحان بده
ما سال چهارم اصن یه چیزی بودیم...دلم واسه معلمامون میسوخ باور کن....اصن درس نمیخوندیم...بچه ها هم پایه یا امتحانارو لغو میکردیم یا برگه هارو سفید میدادیم!بیچاره معلما خیلی حرص میخوردن
واقعا معلمی هم سخته ها...اعصاب فولادین میخواد
آره واقعا معلمی که بخواد همچین بچه هایی رو تحمل کنه سخته!!!
گرفتم چی میگی مادر کاملا درکت میکنم چون اهل خونه مام همینطورن
حیف شد خیلی باحاله...حالا من یکی دوتا از مسابقه هاشو که خودم یا دوستم شرکت کردمو ضبط کردم اگه خواستی برات میفرستم
راستی اگه خواستی بری بوگو ها مادر
آره آره بفرست!!!! منم که همیشه آمادم تو رو به زحمت بندازم!!
تو خسته شدی؟؟
بلکه بتونم با اینترنت گوش کنم!!!!!!!! من فعلا هستم...